۱۳۹۷ بهمن ۲, سه‌شنبه

Final Code) پس از بیگ بنگ: 4.قانون اولین مواجهه



قانون اولین مواجهه –  
الگوهای رفتاری مشابهی در نظام هستی به چشم ما می آیند که شاید برای ما همواره محل سوال بوده است که ریشه این مشابهت ها در چیست!؟   
گوئی قانونی نانوشته وجود دارد که به ما می گوید؛     
در شرایط بنیادین جهان ازلی،اولین تجربه رفتاری،بعنوان یک الگوی مادر شناخته شده و تثبیت می گردد و سپس در تکرار کوانتمی،مرتباً در مکانها،زمانها و شرایط مختلف، به طور مکرر مورد استفاده قرار می گیرند!
(توضیح مبحث "تکرارکوانتمی" در مجموعه 3 جلدی پیش از رستاخیز صفحات 580 تا 598)        
فرضاً همانگونه که اشاره شد شکل ظاهری کهکشانها بیانگر چگونگی رخداد بیگ بنگ است.    
پس از بیگ بنگ هرذره ای که به سمت بیرون پرتاب شده است -در رفلکس و متاثر از قانون عکس العمل- هم گردشی  دورانی حول نقطه مرکزی بیگ بنگ داشته است و هم یک گردش دورانی به دور خودش،که  نمود این وضعیت درمرحله رشد و توسعه منجر به پدیدآمدن "حرکت وضعی" و "حرکت انتقالی" درهرسیستم شده است.  
ما در یک سیستم گسترده کیهانی این الگوی کهن را به خوبی مشاهد می کنیم؛                  
در منظومه شمسی سیارات هم به دور خود و هم به دور خورشید می گردند...           
در مورد کهکشانها نیز باید گفت که حتی آنها هم دارای حرکت وضعی و حرکت انتقالی هستند؛  
 Full Rotationیا یک دوران کامل کهکشان راه شیری به دور خودش 200 میلیون سال به طول می انجامد که درحکم حرکت وضعی آن است...!     
و این تصور بسیاری از دانشمندان و کیهانشناسان – از جمله اینشتین – که شکل کیهان را همانند یک کیک دونانت می پندارند،مؤید حرکت انتقالی کهکشانها حول نقطه مرکزی بیگ بنگ است! 


حتی ما در مورد ساختمان اتم که بعنوان کمیتی مرکب از بنیادی ترین سیستم پایدار عالم هستی شناخته می شود این را به خوبی می دانیم که یک هسته مرکزی وجود دارد(متشکل از نوترون و پروتون) که ذره ای (الکترون) به دور آن در گردش است!...          
الگوی دیگری که در نظام هستی به چشم می خورد و در حقیقت می تواند بعنوان اولین الگوی رفتاری تثبیت شده در عالم آفرینش شناخته شود، "الگوی فرآیند تکثیر" است!
 همانطور که گفتیم،در مرحله چروکیدگی زمانیکه خداوند در اولین گام از فرآیند آفرینش،
massless cloudرا از پیوستگی بسوی گسستگی می برد از الگوی تکثیر در پایه حداقل (در پایه 2) استفاده می کند(یعنی هر قطعه به 2 بخش تقسیم می گردد) تا اینکه آن پیکره واحد را به بی نهایت جفت ذره تفکیک شده می رساند،و این اقدام بعنوان یک الگوی بنیادین ثبت گردیده و اثر آن در عالم باقی می ماند که ما حتی در تکثیر سلولی فرآیند تولید مثل پستانداران نیز ردپای آنرا مشاهد می کنیم(یا حتی فرآیند تکثیر باکتریها و ویروسها)  
خداوند در آیاتی چند از قرآن(ازجمله؛ زمر 6 – اعراف 189 – نساء 1) به شکلی زیرکانه به استفاده از فرآیند تکثیر در امر آفرینش اشاره می نماید؛        
"...آنکه شما را از یک تن بیافرید و از آن یک تن همسرش را و سپس از آن دو مردان و زنان بسیار پدیدآورد..."
و اما مثالی دیگر که می توان بدان اشاره کرد مشاهد اثر الگوی شارژ(نیروی ساعتگرد)و الگوی دشارژ(نیروی پادساعتگرد)در میان افراد است؛
 فرضاً ما زمانیکه می خواهیم با یک آبمیوه گیری دستی آب پرتقال بگیریم،پرتقال قاچ خورده را در جهت ساعتگرد روی آبمیوه گیری می گردانیم چراکه در حال اعمال نیرو هستیم!...   
یا در مورد شیرهای اضطراری در اماکن عمومی،می بینیم که روی آنها نوشته شده است؛        
"در زمان بروز حادثه در جهت ساعتگرد بچرخانید!"...     
چراکه فشار وارد کردن به یک شیر اضطراری برای فعال کردن آن نیز یک فرآیند اعمال نیرو است!  
اما چرا پهلوانان در گود زورخانه و هنگام اجرای حرکت چرخ فرفره،در جهت "پادساعتگرد" به دور خود
می گردند!؟    
شما اگر یک باستانی کار بوده باشید حتماً به خوبی می دانید که در چرخش فرفره اگر درجهت "ساعتگرد" چرخش کنید هرگز نمی توانید شتاب بگیرید و با سرعت لازم بچرخید و حتی می توانید خودتان صحت این موضوع را از یک باستانی کار بپرسید...!      
علت این موضوع نیز به همان مسئله "الگوی دشارژ" باز می گردد،چرا که یک پهلوان در گود زورخانه در هنگام انجام چرخ فرفره،در مسیر فرآیند آزاد کردن نیروست نه اعمال نیرو!           
ب. اجرائی شدن برنامه ریزی جامع الهی در مورد ذرات! -          
اما پس از بیگ بنگ و همزمان با فوران ذرات به سمت بیرون،آنها یک برنامه ریزی از پیش تعیین شده را نیز به اجرا در می آورند...!
این ذهنیت که ما گمان کنیم ذرات پس از وقوع بیگ بنگ به شکلی سرگردان و سرگشته رها شده اند و بر اثر برخوردهای تصادفی و اتفاقی و مبتنی بر یک فرآیند سعی و خطا،ساختمان اتم و سپس عناصر اولیه را شکل داده اند یک تصور کاملاً اشتباه است!...         
اگرچه عموماً در مرحله سوپ داغ ذرات،نوسانات و آشفتگی عجیبی به چشم می خورد اما تمامی آن آشفتگی ها در راستای اجرای یک برنامه است...!      
اولین الگوی اجرا شده از آن برنامه جامع الهی که دانشمندان تا به امروز موفق به کشف و شهود آن شده اند همان فرآیند جرم دار شدن ذرات توسط "بوزون هیگز" است.
10-43(ده به توان منفی چهل و سه یا کسری از ثانیه!) -            
در سر آغاز زمان و پیش از آنکه ساعت،دقیقه و حتی ثانیه ماهیت وجودی پیدا نمایند،تنها در کسری از ثانیه پس از آغاز بیگ بنگ فرآیندی آغاز می گردد که به "مکانیسم هیگز" یا "میدان هیگز" موسوم است! 
این فرضیه ای بود که "توماس کیبل" از امپریال کالج لندن و "پیتر هیگز" از دانشگاه ادینبرو اسکاتلند در دهه 1970 میلادی مطرح نمودند.  
تئوری پیشنهادی آنها می گفت که در کسری از ثانیه پس از بیگ بنگ،نوعی از ذرات حامل نیرو مداخله نموده و تمامی آن بی نهایت ذره فاقد جرم را به ذرات دارای جرم تبدیل نموده اند!        
این نوع ذره جادوئی بعدها در بین فیزیکدانان به"بوزون هیگز" معروف شد!
درواقع به باور فیزیکدانان،تمامی ذرات بنیادی که ما می شناسیم تا قبل از این زمان(ده به توان منفی چهل و سه ثانیه پس از بیگ بنگ)همگی ذراتی همسان و فاقد جرم بوده اند تا اینکه به برکت حضور بوزون هیگز هویت پیداکرده و از یکدیگر متمایز می شوند(بنابر میزان جرم بخشی).     
به نظر می رسد که "سازوکارمیدان هیگز" بهترین الگو را تا به امروز از نخستین رخدادهای جهان نوسانات کوانتمی ارائه نموده است اما یقیناً از لحظه آغاز تا
 43-10 ثانیه نیز رویدادهائی درجریان بوده است اما فعلا توانائی ماشین(LHC و ابرکامپیوترها)دراندازه ای نیست که بتواند از روی آن پرده برداشته و آنرا برای ما آشکار کند!       
رهائی از شوک -         
ممکن است از لحظه آغاز که ما می توانیم آنرا
100-10 ثانیه (معادل صفرکامل)درنظر بگیریم تا 43-10 ثانیه، مقدار زمانی بوده باشد که صرف رهاشدن ذرات از شوک اولیه شده است...!
شاید برای درک بهتر موضوع بتوانیم مثال چتربازی را بیاوریم که پس از پریدن از هواپیما مدت زمانی را لازم دارد تا به یک وضعیت پایدار دست یافته و سپس چتر خود را بازنماید!...        
یا مثال دوندگان سرعت که پس از شنیدن صدای شلیک،چندهزارم ثانیه زمان می برد تا پیام را انتقال داده و سپس حرکت را آغاز نمایند.  
به هر روی باید در نظر داشته باشیم که احتمالاً پس از بیگ بنگ،فعال شدن برنامه ها و اطلاعات انتقال داده شده به ذرات، دستکم به میزان همان "کسری از ثانیه" زمان برده است!



ذرات چگونه برنامه نویسی الهی را به موقع اجرا گذاشته اند!؟      
اینکه ما بخواهیم تصورکنیم که برنامه ریزی الهی برای ذرات چگونه بوده است به نظر امری محال و ناممکن است،اما باید بدانیم که مسلماً برنامه ای جامع و کاملاً پیچیده بوده که بلااستثناء در مورد تمامی ذرات اعمال گردیده آنچنان که هرذره ای در رفتار فردی و رفتار گروهی و همچنین در مواجهه با شرایط موجود می دانسته که از کدام الگو و به چه شیوه ای استفاده نماید! 


فرضاً هنگامیکه پس از بیگ بنگ ایزوتوپ 133 اتم سزیم شکل می گیرد، (احتمالاً بعنوان اولین کمیت مرکب و پایدار)میزان هر سیکل نوسان و ارتعاش آن که برابر با 9,192,631,770
 بار است(معادل یک ثانیه)بعنوان اولین پارامتر مقدار سنجی و سنگ بنای اندازه گیری ثبت می گردد،و سپس بعنوان یک الگوی تثبیت شده، و در زمان واحد به جامعه ذرات انتقال داده شده و مخابره می گردد...!
پایان فصل دوم – دشارژ عالم    

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر